Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-05-03@04:52:23 GMT

سلامِ تهران به سحرخیزان

تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۶۶۸۵۳

سلامِ تهران به سحرخیزان

  این برنامه صبحگاهی با حضور کارشناسان خبره موضوعات روز و قابل توجه اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، هنری و... را بررسی می‌کند و شامل آیتم‌ها و بخش‌های متنوعی با یک ریتم تند و با هدف انتقال انرژی به مخاطبان روی آنتن می‌رود. ساسان گلستانه، تهیه‌کنندگی این برنامه را به‌عهده دارد و ابوالفضل اینانلو، هومن ستوده و صاحبه عظیمی مجریان سلام تهران هستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 
 
مخاطب از ما انرژی خوب می‌خواهد
از آنجا که اغلب شبکه‌های تلویزیونی متناسب با نیاز و سلیقه مخاطبان خود برنامه‌های صبحگاهی دارند، ساسان گلستانه، تهیه‌کننده سلام تهران در گفت‌و‌گو با جام‌جم درباره هدف از ساخت این برنامه و نکاتی که آن را متمایز از سایر برنامه‌های صبحگاهی می‌کند، توضیح می‌دهد: ما سعی کردیم در سری جدید، ساختار مجله‌گونه‌ای به برنامه بدهیم و در این زمینه تقسیم‌بندی‌هایی انجام داده‌ایم. ضمن این‌که یک‌سری مهمان در برنامه داریم که بر‌اساس مناسبت‌های خاص یا ویژگی‌های خاصی که دارند دعوت می‌شوند. در کنار آنها یک‌سری آیتم‌های کارشناسی سردبیری در برنامه در نظر گرفته‌ایم که هرکدام عنوانی دارند.وی ادامه می‌دهد: نام‌گذاری روی آیتم‌ها خودش روایت‌کننده ذهن مخاطب برای فضایی که در آن آیتم وجود دارد، است. به‌عنوان مثال آیتمی درباره گشت و گذار در تهران داریم که مخاطب آن را با نام «شمس‌العماره» می‌شناسد یا آیتمی درباره فرهنگ عامه با نام «پیکان جوانان» داریم. از این‌رو این مجله صفحات مختلف و متنوعی دارد که تلاش کرده‌ایم هر‌کدام از بخش‌های برنامه خوش ریتم هم باشد. 
این تهیه‌کننده همچنین می‌افزاید: ما توقع نداریم برنامه صبحگاهی که حدود دو سه ساعت زمان دارد، مخاطب ثابت داشته باشد و مخاطب از ابتدا تا انتهای برنامه پای تلویزیون بنشیند. چون اقتضای برنامه صبحگاهی این‌گونه است که هر‌کسی بر مبنای نیاز خود بیننده آیتم‌های برنامه است و زمان زیادی ندارد که تا پایان، برنامه را همراهی کند. ضمن این‌که برنامه‌های صبحگاهی باید هدایت‌کننده و انرژی‌بخش و نشاط‌آفرین باشد. ما با این رویکرد، برنامه را به بخش‌های کوتاه و متنوعی تقسیم کردیم و هر بخش را در اختیار یک فردی که خودش نگاه سردبیری هم دارد قرار داده‌ایم که البته با یک هدایت کلی و نگاه محتوایی جامع بخش‌ها به هم پیوند می‌خورد و هر بخش هم ساختار خودش را دارد.گلستانه در ادامه بیان می‌کند: ما در هر بخش سعی کرده‌ایم به موضوعاتی بپردازیم که تا حدودی کاربردی باشند اما در عین حال نشاط‌آفرین و خوشایند هم باشند تا به مخاطب حس خوبی منتقل شود. می‌توان گفت چنین برنامه‌ای بیشتر آماده کردن روحی و روانی مخاطب برای یک روز طولانی و پرکار است. به تعبیری می‌خواهیم روز مخاطب را با اتفاقات و خبرهای خوب بسازیم.وی در پاسخ به این سؤال که اخبار روز را چگونه دسته‌بندی می‌کنند که بیشتر شامل اخبار خوب و امیدوارکننده و انرژی‌بخش باشد، می‌گوید: به‌هر‌حال ما یک رویکرد اطلاع‌رسانی داریم اما تلاش هم می‌کنیم کام مخاطب را با اخبار بد تلخ نکنیم. اطلاعاتی را که به مخاطب می‌دهیم می‌تواند اطلاعاتی باشد که خوشایند است و حال خوب را به مخاطب و جامعه تزریق کند اما از یک‌سری موضوعات خبری که نمی‌توان گذشت، چون بعضی از مسائل روز مثل حادثه تروریستی کرمان هست که به‌هر‌حال نباید از اطلاعات این اتفاق غافلگیر شویم و باید برای مخاطب درباره این اتفاق اطلاع‌رسانی کنیم. یا در مورد هواشناسی ما حداقل دو بار در هفته ارتباط مستقیم داریم که کارشناس‌مان آقای اصغری است و اطلاعات آب‌و‌هوا چه به لحاظ آلودگی و چه بارش‌ها در اختیار مخاطبان برنامه قرار می‌دهیم. یعنی اطلاع‌رسانی‌هایی که حیاتی است یا برای مخاطب مهم است و خودش اطلاعاتی در آن رابطه را مطالبه می‌کند، ولی در مجموع سعی می‌کنیم رویدادهایی که حال جامعه را خوب می‌کند یا کام مخاطب را شیرین می‌کند و خوشایند است را بیشتر در اولویت‌های‌مان قرار بدهیم.
این تهیه‌کننده همچنین می‌افزاید: سعی می‌کنیم به برنامه رنگ تزریق کنیم. حال این رنگ در نوع گرافیک برنامه و تغییر ساختار لوگو برنامه را شامل می‌شود تا لباس مجری‌ها که هر روز تم ثابتی دارند. در کل سعی می‌کنیم این رنگ و نشاط را در جای‌جای برنامه تزریق کنیم. نکته بعد این است که رفت‌و‌آمدمان از استودیو خیلی زیاد است و یک‌سری آیتم طراحی کرده‌ایم که از آن ساختار صرفا حضور در استودیو دورمان کند و رفت‌و‌برگشت‌های خوش‌ریتم و پر‌سرعت داشته باشیم. به‌طور کلی تمپو برنامه بالا و زمان آیتم‌ها کوتاه باشد.وی درباره تعامل با مخاطب در برنامه توضیح می‌دهد: برای ایجاد تعامل با مخاطب پیامک‌خوانی در برنامه داریم. یعنی به جای مسابقه پیامکی، به مخاطب موضوع می‌دهیم و سعی می‌کنیم فضای تعاملی با مخاطب ایجاد کنیم که درباره آن موضوع مخاطب با ما گپ بزند و در پیامک‌ها با ما حرف بزند و نظر دهد. به هر حال آنچه که مدنظر ماست این است که وقتی مخاطب این ساعت از روز تلویزیون را روشن می‌کند، حتما می‌خواهد موسیقی بشنود و رنگ ببیند و حس خوب داشته باشد و در کل صبحش را خوب آغاز کند. 
 
القای حس خوب به مخاطب 
وی درباره نیاز مخاطب از یک برنامه صبحگاهی هم می‌گوید: توقعی که مخاطب از ما دارد دریافت انرژی است. البته بعضی از مناسبت‌ها، مثل مناسبت‌های مذهبی، جامعه سوگوار است و در این صورت سعی می‌کنیم حس و حال برنامه را به فراخور آن مناسبت مدیریت کنیم اما در سایر مواقع و شرایط جامعه نیازمند این است که بتواند از یک برنامه تلویزیونی انرژی بگیرد. به خصوص شهری مثل تهران با این همه مشغله و ترافیک و رفت و آمد و آلودگی هوا و شرایط اقتصادی و... بنابراین چیزی که تیم برنامه‌ساز سرلوحه کارش قرار داده القای حس خوب به مخاطب است. گلستان درباره رنگ‌آمیزی برنامه و این‌که در بخش مجری‌ها هم این رنگ و تنوع وجود دارد، عنوان می‌کند: سعی کردیم تنوع را در اجرای این برنامه به گونه‌ای ایجاد کنیم که مجری‌ها مکمل همدیگر باشند و از کنار هم قرار گرفتن مجری‌ها فضایی را که می‌خواهیم در برنامه ایجاد کنیم. مثلا اگر آقای اینانلو را داریم که به عنوان یک چهره او را می‌شناسند و سبک خاصی در اجرا دارد و مجری مستر برنامه است، مجری مثل هومن ستوده را داریم یا دوستان دیگری را داریم که به نحوی مکمل همدیگر هستند تا این‌که بخش‌های برنامه به یک تعادلی برسد. وی همچنین می‌گوید: ما این برنامه را از شبکه تهران پخش می‌کنیم. بنابراین برای‌مان مهم است نیازهای مخاطبانی که در تهران هستند را در برنامه مدنظر قرار بدهیم. بیننده و مخاطب ما باید احساس کند به یک سری نیازهایش در برنامه پاسخ داده می‌شود. مثلا اگر نیاز دارد از آب و هوای شهر یا ترافیک یا نمایشگاه‌ها و جشنواره‌هایی که در تهران برگزار می‌شود مطلع شود؛ باید به این نیاز پاسخ داده شود. البته ما پیامک‌هایی هم داریم که متوجه شدیم از شهرهای دور و نزدیک مخاطب برنامه ما هستند. بنابراین باید برنامه را به گونه‌ای طراحی کنیم که بخشی از آن برای مخاطبان غیر‌تهرانی هم جذابیت داشته و برای‌شان کاربردی هم باشد.

«سلام تهران» سبک زندگی‌ام را تغییر داد
ابوالفضل اینانلو را بیشتر به واسطه صدای خاص و ویژه‌اش در برنامه‌های رادیویی می‌شناسیم. به خصوص گوینده بخش نیمروزی رادیو پیام و البته برنامه‌های پرشنونده رادیو جوان. وی پیش از ‌سلام تهران‌ هم تجربه اجرای برنامه‌های تلویزیون از جمله «تصویر زندگی» داشته است. اینانلو درگفت وگو با جام‌جم به نکاتی درباره اجرای تلویزیونی و به خصوص ‌سلام تهران‌ اشاره داشت که در ادامه می‌خوانید:

مهم‌ترین ویژگی و ابزار گویندگان رادیو، صداست که شما صاحب یک صدای خاص هستید. بنابراین وقتی اجرای یک برنامه تلویزیونی به شما سپرده می‌شود، برای این‌که صدای‌تان از اجرای‌تان جلوتر نباشد و مخاطب توجهش را از روی صدا بردارد و نگاهش معطوف اجرای‌تان شود، چه می‌کنید؟
مدیوم تلویزیون با رادیو تفاوت بسیاری دارد. همان‌طور که گفتید ما در رادیو تنها از ابزار صدا استفاده می‌کنیم و جاذبه‌های بصری نداریم. یعنی نه رنگ داریم و نه نور و نه تصویر. اتفاقی که برای برخی گوینده‌ها می‌افتد این است که در کارهای تلویزیونی همان صدا را در تصویر به نمایش می‌گذارند که به نظر من یک آفت برای گوینده‌های رادیو است. من تلاشم این بود که در حوزه اجرا بتوانم خودم را بیشتر نشان بدهم. یعنی در تمام این مدت که در ‌سلام تهران‌ در خدمت دوستان هستم، صدا را فراموش کرده‌ام و به کنار گذاشته‌ام. سعی کردم از ویژگی‌های یک مجری که برای اجرای تلویزیونی مهم است بهره بگیرم تا بتوانم خودم را به عنوان یک مجری تلویزیونی برای مخاطب جا بیندازم و معرفی کنم. 

چقدر در این زمینه موفق بودید و مخاطب، شما را به عنوان مجری پذیرفته و نه گوینده‌ای که با صدایش خاطره دارد؟
من تلاشم را کرده‌ام و نمی‌دانم چقدر توانسته‌ام در این زمینه موفق عمل کنم و مخاطب من را به عنوان مجری برنامه تلویزیونی ‌سلام تهران‌ بشناسد. به هر حال نقاط ضعفی همواره وجود دارد که البته تلاش می‌کنیم با همفکری دوستان، این نقایص را از بین ببریم. امیدوارم هر چقدر که جلوتر می‌رویم، ایرادات کارم را برطرف کنم.

شما در حوزه‌های مختلفی در رادیو و تلویزیون تجربه اجرا و گویندگی دارید. برنامه ‌سلام تهران‌ چه جایگاهی برای شما دارد و چقدر با سایر برنامه‌های تلویزیونی که اجرا کرده‌اید، متفاوت است؟
من پیش از این برنامه، آدم سحرخیزی نبودم اما به قدری این برنامه و تیم برنامه‌ساز و همه بچه‌های گروه را دوست دارم که به خاطر این همدلی و رفاقت، ساعت ۴ و ۳۰ با اشتیاق از خواب بیدار می‌شوم و سر برنامه می‌آیم. این برنامه برای من خیلی ارزشمند است. به خصوص مخاطبانش که از طریق پیامک با آنها در ارتباط هستیم و انرژی خوب‌شان را دریافت می‌کنیم. من در طول بیست و اندی سال که در رادیو و تلویزیون کار می‌کنم، می‌توانم بگویم تیم ‌سلام تهران‌ جزو یکی از بهترین تیم‌هایی بوده که با آنها کار کرده‌ام. ضمن این‌که این برنامه سبک زندگی‌ام را تغییر داده و انرژی و سحرخیزی که دارم باعث شده به کارهای دیگر هم برسم و خیلی هم روی روحیه خودم تاثیر گذاشته و نشاط و شادابی را با این برنامه تجربه کردم.

پس همین شادابی و نشاط اول در خودتان ایجاد می‌شود که بعد می‌توانید به مخاطب منتقل کنید و می‌توان گفت این انرژی و نشاط، حقیقی است و آن را بازی نمی‌کنید؟
من فکر می‌کنم مخاطب به قدری باهوش است که نمی‌توان این شادابی و نشاط را برایش بازی کرد. ضمن این‌که قاب تصویر همه چیز را لو می‌دهد. به همین دلیل تلاش‌مان را می‌کنیم که در برنامه، خود واقعی‌مان باشیم.

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: برنامه سلام تهران شبکه تهران ساسان گلستانه تهیه کننده کارگردان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۶۶۸۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بحران ادبیات داریم

مریم حسینیان با تأکید بر این‌که بحران ادبیات داریم، می‌گوید: مسئله نقد ادبی، کارگاه‌های ادبی و خاموش‌شدن چراغ جایزه‌های معتبر را از دلایلی می‌دانم که در فضای ادبی ما بحران، ایجاد کرده و این تقصیر مخاطب نیست.

این نویسنده در گفت‌وگو با ایسنا درباره مسئله مخاطب اظهار کرد: در واقع بحران ادبی است که سبب ریزش مخاطب می‌شود یا باعث می‌شود مخاطب سخت سراغ خواندن کارهای جدید برود؛ نباید همیشه توپ را در زمین مخاطب بیندازیم. به نظرم مخاطب خیلی باهوش است.

او با اشاره به تغییرات سیستم اطلاع‌رسانی و معرفی کتاب، گفت: زمانی رسانه‌های معتبری چون مجلات ادبی و مطبوعات و خبرگزاری‌ها که منابع محدود و مشخصی بودند به مخاطب برای انتخاب کتاب کمک می‌کردند و تکلیف مخاطب روشن بود؛ اما حالا هر کسی می‌تواند یک رسانه برای پیشنهاد کتاب باشد که این موضوع به سردرگمی مخاطب منجر می‌شود. همچنین با رشد ناشران خصوصی تعداد عنوان‌های کتاب افزایش پیدا کرده است و ما با دریایی از انواع کتاب‌ها با ژانرهای مختلف مواجه هستیم و نمی‌دانیم کدام را انتخاب کنیم.

حسینیان خاطرنشان کرد: در یک دهه گذشته کثرت کارگاه‌های آموزشی به ادبیات آسیب‌زده است؛ در واقع این موضوع باعث شده نویسندگان جدید با رزومه پروپیمان نداشته باشیم. از هر کارگاهی که در تهران یا شهرستان برگزار می‌شود، دو یا سه نفر کتاب منتشر می‌کنند، در واقع بحران ادبی دقیقاً اینجاست.

او ادامه داد: زمانی که برای انتشار کتاب سخت‌گیری خاصی وجود نداشته باشد و فردی که دوسه سال است شروع به نوشتن کرده با فیلتر کارگاهی که از آن بیرون‌آمده رمان یا مجموعه داستانی می‌نویسد و ناشران نیز کارشناسی سخت‌گیرانه‌ای در ادبیات داستانی نداشته باشند، این موضوع‌ها باعث می‌شود کتاب درجه یک مخصوصاً در ادبیات داستانی نداشته باشیم. در این سال‌ها عنوان‌های گردن‌کلفت نداشتیم.

این داستان‌نویس یادآور شد: در این سال‌ها بحث معرفی کتاب پررنگ بوده؛ اما بحث نقد ادبی کم‌رنگ شده است. مخصوصاً بعد از دوره کرونا و رشد فضای مجازی، هر کسی در صفحه خود کتابی را مطابق سلیقه شخصی‌اش معرفی می‌کند و معیارهایی که قبلاً برای معرفی کتاب وجود داشت، دیگر وجود ندارد. همچنین خاموش‌شدن چراغ جایزه‌های ادبی معتبر نیز در بحران ادبیات مؤثر بوده است؛ به‌هرحال کتاب‌ها از چند مسیر داوری عبور می‌کردند که همه این‌ها فروکش کرده است.

او با بیان اینکه باتوجه‌به قیمت بالا کتاب، کتاب کالای تجملی محسوب می‌شود، گفت: قبلاً مخاطب سه عنوان کتاب که اسمش را شنیده بود می‌خرید و شاید از دوتایش خوشش می‌آمد؛ اما حالا فیلتر مخاطب باتوجه‌به قیمت بالای کتاب، مقداری دقیق‌تر شده و می‌خواهد کتابی را بخرد که مطمئن باشد کتاب خوبی است. در سال‌های اخیر منابع کمک به مخاطب برای انتخاب کتاب، کمتر شده است و به همین دلیل ریزش مخاطب را داشتیم.

حسینیان خاطرنشان کرد: در طول چند سال گذشته عنوان‌های متعدد در ادبیات داستانی دارد منتشر می‌شود اما کتاب‌ها کم‌فروغ هستند. البته این موضوع به نسل‌های مختلف داستان‌نویسی نیز بر می‌گردد و قرار نیست یک جمعیت چند هزارنفره همه نویسنده باشند، از میان آن‌ها شاید ۱۰ نویسنده ماندگار باقی بماند. الان ما با این مسئله مواجه هستیم که به نظرم بحران قابل تأملی است و نامش را بحران ادبیات می‌گذارم و همین باعث می‌شود احساس کنیم بحران مخاطب داریم.

او درباره اینکه گاه این‌طور برداشت می‌شود که نویسنده برای مخاطبان خاصی می‌نویسد و به مخاطب وسیع فکر نمی‌کند، جایگاه مخاطب نیز اظهار کرد: همان‌طور که ادبیات سطح‌بندی شده است، مخاطب نیز سطح‌بندی می‌شود. هر کتابی برای هر مخاطبی نوشته نمی‌شود. ما سبک‌های مختلف نوشتن داریم؛ مخاطبی که کتاب رئالیستی دوست دارد، کتاب رئالیسم جادویی و فانتزی دوست ندارد؛ زیرا مخاطب این اثر نیست. این موضوع نه به معنای پایین‌بودن سطح مخاطب است نه ضعیف‌بودن اثر.

نویسنده «بهار برایم کاموا بیاور» و «ما اینجا داریم می‌میریم» ادامه داد: گاه منِ مخاطب از ناداستان اطلاعی ندارم و زمانی که یک ناداستان می‌خوانم شاید درک درستی از آن نداشته باشم و بگویم کتاب بدی بود. یا ممکن است مخاطبِ ادبیات عامه‌پسند بودم و بعد کتابی از یک نویسنده صاحب‌نام بخوانم و ناگهان با جهانی مواجه شوم که تابه‌حال با آن مواجه نبودم. برخی از نویسنده‌ها سبک خاصی دارند و نمی‌شود گفت نویسنده به مخاطب توجه ندارد. شخصاً این را قبول ندارم و به نظرم در هر ژانر از نویسنده اثر قابل تأملی خلق کند، اثر حتماً خوانده می‌شود.

این داستان‌نویس خاطرنشان کرد: به‌شدت معتقدم اثر خوب هنوز هم سینه‌به‌سینه و از طریق خود مخاطب کشف می‌شود. اگر کار قابل‌تأمل باشد، فرق نمی‌کند از یک کارگاه ادبی بیرون بیاید یا اتاق شخصی یک نویسنده حرفه‌ای، خوانده می‌شود. گاه در کارگاه‌ها اثر شگفت‌انگیزی نوشته می‌شود که نشان می‌دهد نویسنده خوبی است؛ اما نویسنده حرفه‌ای هم داریم که کتاب چهارم و پنجمشان کم‌رمق و اثر ضعیفی است. اگر اثر ضعیف باشد مخاطب درک می‌کند. هر ژانر مخاطب خود را دارد و اگر خوب باشد، حتماً دیده می‌شود.

مریم حسینیان ارتباط خود با مخاطب را عالی می‌داند و با بیان اینکه صفحات مجازی‌اش کاملاً خصوصی است، گفت: در دوران کرونا دو کتاب «بانو گوزن» و «نئوهاوکینگ‌ها» منتشر کردم، دو کتاب با دو سبک متفاوت؛ خب دو سال است درگیر بیماری بودم و «نئوهاوکینگ‌ها» هم روایت این بیماری‌ام است و در این دو سال نمی‌توانستم در جلسه‌ای حضور فیزیکی داشته باشم و همه ارتباط‌هایم مجازی بود و ارتباط خوبی با مخاطبان خود گرفتم. من برای همه مخاطبانم احترام قائلم و جز نویسنده‌هایی هستم که پاسخ تمامی پیام‌ها را می‌دهم. واکنش مخاطبانم برایم مهم است. برایم مهم است که مخاطبانم درباره کتاب‌هایم چه نظری دارند و از جمع‌بندی نظرها استفاده کرده‌ام.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • «تهران ۲۰» به مطالبات مردم نزدیک‌تر می‌شود
  • تورس از هافبک‌های گل‌گهر گلزن می‌سازد!
  • دزفول خاستگاه فرهنگی و تمدنی عمیقی در پیشینه خود دارد
  • بحران ادبیات داریم
  • کاش تلویزیون، این مدلی نبود
  • اجرای سرود سلام فرمانده توسط کودکان پیش دبستانی + فیلم
  • گردهمایی بزرگ دختران دانشجو در قم برگزار می شود
  • سلام بر تو که اسطوره‌ حجاب شدی ...
  • کارگردان مشهور ایرانی: تلویزیون نمی‌بینم!
  • تعمیر مایکروفر در محل و سلام به دنیای پخت و پز آسان